Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-04-29@19:50:26 GMT

ماجرای مسابقات اسب دوانی فتحعلیشاه

تاریخ انتشار: ۲۸ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۳۴۴۹۹

ماجرای مسابقات اسب دوانی فتحعلیشاه

سر هارفورد جونز بریجز (۱۱۴۲-۱۲۲۵) دیپلمات و نویسنده اهل انگلستان بود. او نخستین وزیرمختار دولت بریتانیا در ایران بود.

به گزارش انتخاب، هارفورد جونز در جوانی به کمپانی هند شرقی پیوست و در جایگاه نمایندهٔ این شرکت میان سال‌های ۱۱۶۱-۱۱۷۲ در بصره خدمت کرد. همچنین از ۱۱۷۶-۱۱۸۴ را در بغداد سپری کرد. او که چیرگی بسیاری در زبان‌های شرقی یافته بود با پشتیبانی رابرت داندس در سمت نمایندهٔ فوق‌العادهٔ بریتانیا به ایران در دوره فتحعلیشاه فرستاده‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

وی در ۱۸۳۳ کتابی را به نام دودمان قاجار که ترجمه‌ای از کتابی دست‌نویس ایرانی بود را به چاپ‌رساند. در ۱۸۳۸ نیز جزوه‌ای را دربارهٔ علایق انگلستان در ایران منتشر کرد.

بیست و پنج سال است که من در خدمت کمپانی هند شرقی‌ام و بنابراین بیشتر عمرم را در استخدام آن کمپانی گذرانده‌ام و می‌توانم با اطمینان بگویم که هر کاری در توانم، بوده برای بالا بردن منافع و همین طور شأن و اعتبار آن کرده ام. استخدام آن کمپانی‌ام، اما در درجه اول رعیت پادشاهی‌ام و از او تبعیت می‌کنم و باید او را دوست بدارم و به او احترام بگذارم و از او فرمانبرداری کنم؛ از این گذشته، در حال حاضر افتخار بزرگ نمایندگی اعلاحضرت پادشاه انگلستان را در دربار ایران دارم بنابراین اگر لازم شود که اقتدار پادشاهم را در مقابل اقتدار و اعتبار شما و کمپانی هند شرقی برای ایرانیان توضیح دهم مطمئن باشید که حضرت عالی و کمپانی را بالاتر و حتی در یک سطح با پادشاهم قرار نخواهم داد.

اقدامات شما، لزوم چنین توضیحی را ایجاد کرد و آن هم در شرایطی که هیئت نمایندگی فرانسویان، هنوز از دربار ایران بیرون نرفته بود و من هیچ راه دیگری در مقابلم نداشتم شاید من بر زمین بسیار لغزنده‌ای قدم گذاشته باشم و قدرت شما بتواند آدم حقیری همچون من را له و لورده کند و شاید من در معرض سقوط در گودالی عمیق و تاریک، باشم، اما حتی اگر بیحال و زخمی در ته گودال افتاده، باشم باز هم فریاد خواهم زدکه من احترام و اعتبار نام پادشاهم را حفظ کرده‌ام و نگذاشته‌ام کشورم وارد جنگی بیحاصل و ناحق شود!

این چنین بود لحن جوابیه من به اتهامات لرد می‌نتو و شرح مفصل‌تر آن مناسبت ندارد و تا همین جا هم سطور بسیاری از این کتاب را اشغال کرده است. هنوز دو نفر از اعضای هیئت نمایندگی فرانسه - مسیو ژوانین و یک نفر دیگر - در تهران مانده بودند تا به امور مربوط به سفارت سابق قبل از سفر شاه ایران از، تهران به حضور در مسابقات اسبدوانی دعوت شدیم که هر ساله در پایتخت در حضور شاه انجام می‌شود.

نحوه انجام این مسابقات و دلیل آن با مسابقات ما که به طور کلی سعی در بیشتر کردن سرعت است فرق می‌کند و آن‌ها بیشتر به دنبال بنیه و طاقت بیشتر اسب‌ها هستند. مسابقات ما تا حد زیادی به خاطر شرط‌بندی و قمار برپا می‌شود، ولی مسابقات آن‌ها با آمادگی و تمرینات نظامی ارتباط دارد مسافتی که اسب‌ها باید طی کنند حدود سی مایل. است آن‌ها قبل از سحر مسابقه را آغاز می‌کنند و نقطه پایان خیمه‌ای است که شاه ایران در آن نشسته تا رسیدن آن‌ها را به پایان مسابقه ببیند که معمولاً حوالی ساعت هفت صبح به آنجا می‌رسند.

اسب‌ها ابتدا زیاد سرعت نمی‌گیرند. تا اینکه به دیدرس خیمه سلطنتی برسند و آنگاه یکدفعه سرعت می‌گیرند تا ببینند کدام یک زودتر به خط پایان می‌رسد. خود اسب‌ها از نژاد اصیل و قوی هیکل ترکمنند و مدتی قبل از مسابقه، بعضی از آن‌ها را در حال تمرین می‌دیدیم سوارکاران پسربچه‌هایی بیش نبودند که ابتدا به نظر می‌رسید تسلطی بر اسب‌ها ندارند مخصوصا که دهنه اسب‌ها بسیار ساده و ابتدایی بود. برای ما بسیار شگفت‌انگیز بود که این پسربچه‌های کوچک با پا‌های کوتاهشان که به زحمت به پهلوی اسب می‌رسید چگونه خود را بر پشت اسب نگه می‌داشتند و هنگامی که به خیمه سلطنتی می‌رسیدند که با مهارت از بالای اسب به پایین می‌پریدند تا دوان دوان نزد شاه بروند و جایزه‌ای را که اسبشان کسب کرده بود، از دست او بگیرند.

آن طور که در خاطرم مانده، آن سال جایزه‌ها را در کیسه‌هایی ریخته و مبلغ آن را روی کیسه‌ها نوشته بودند که از این قرار بود نفر اول سیصد تومان نفر دوم دویست تومان نفر سوم صدوپنجاه تومان و نفر چهارم و پنجم هر یک صد تومان که هر تومان تقریباً برابر یک لیره استرلینگ است این کیسه‌ها جلوی پادشاه گذاشته شده بود که روی یک جور کرسی جلوس کرده و پسربچه‌های چابک سوار پس از بوسیدن گوشه قالی زیر پای شاه و مفتخر شدن به لبخند یا سر تکان دادن موقرانه‌ای از طرف شاه کیسه جایزه‌شان را می‌گرفتند تعظیم بلندبالایی می‌کردند و خارج می‌شدند و کیسه‌ها را برای اربابانشان صاحبان اسب‌ها می‌بردند. چابک سواران خود شاه امسال چندان موفق نبودند و نتوانستند جایزه اول یا دوم را ببرند.

منبع: فرارو

کلیدواژه: قیمت طلا و ارز قیمت خودرو قیمت موبایل کیسه ها اسب ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۳۴۴۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

تاریخ برده‌داری به زبان طنز

  کشور انگلیس ثروتمند نبود، فرانسه ثروتمند نبود، کشورهای اروپایی ثروتمند نبودند‌؛ اینها ثروت کشورهای دیگر را گرفتند.» آنچه خواندید بخشی از بیانات رهبری در باب کتاب «سرگذشت استعمار» است که به‌تازگی مجموعه‌ای نمایشی ازآن اقتباس شده و برای گروه نوجوان روی آنتن رفته است. به این بهانه نگاهی به چند و چون این کتاب و همچنین اثر اقتباس شده از آن انداختیم. 

برگ اول
واقعیت فانتزی
مجموعه نمایشی «هیس، هیچی نیس!» که به‌تازگی روی آنتن شبکه دوی سیما رفته،ویژه مخاطبان نوجوان در مرکز سوره تولید شده است. تهیه‌کنندگی این اثرراحمیدرضا عطارد به‌عهده دارد وکارگردانی آن را هم حسین حقانی به انجام رسانده است.دراین سریال به زبان طنز و در قالب فانتزی تاریخچه برده‌داری و استعمار به تصویر کشیده شده تا مخاطبان نوجوان هم با این بخش از تاریخ جهان آشنا شوند وباسبک انتخاب شده برای روایت، زهر آن گرفته شود.زینب یزدانی،سردبیر مجموعه دراین خصوص به جام‌جم گفت: دوره تاریخی انتخاب شده بسیار تلخ است و به همین علت در نظر داشتیم با زبان طنز، زهرش را بگیریم تا برای این گروه سنی جذاب‌تر شود. در این اثر ساختارشکنی کردیم که امیدوارم مخاطب بپسندد‌. در تیم پژوهش اطلاعاتی را که سند محکم داشت به نویسنده می‌دادیم اما دست او باز بود که این داده‌ها را در قالب نمایش بازآفرینی کند تا برای مخاطب نوجوان جذابیت داشته باشد. فکر می‌کنم سال‌هاست چنین کاری برای مخاطبان نوجوان انجام نشده بود. 

برک دوم
این قصه خواندنی است
کتاب ۱۵جلدی سرگذشت استعمار که به قلم مهرداد میرکیایی نوشته شده، منبع اقتباس سریال «هیس، هیچی نیس!» قرار گرفته است. این کتاب را سوره مهر منتشر کرده و در بخشی از آن می‌خوانیم: در همین روزها مردی که خودش را تاجر انگلیسی معرفی می‌کرد همراه فردی هندی که مانند سادات دستار سبزی به سر بسته بود و ادعا می‌کرد نامش سید کرامت‌علی است، از تبریز به سوی استرآباد به راه افتاد. این دو مسافر در میان ترکمن‌ها از حوادثی که در قفقاز رخ داده بود، جنگ‌های ایران و روسیه و شکست سخت ایران صحبت می‌کردند. دو غریبه عجله‌ای برای ادامه سفر نداشتند. آنها پس از دیدار با گروهی از ترکمن‌ها به ملاقات دسته‌ای دیگر می‌رفتند و... .

برگ سوم

هر جلد، یک ماجرا
همان‌طور که اشاره شد، این کتاب ۱۵جلد است که در هرکدام به ترتیب می‌خوانیم:

سفر به آن سوی دریاها(جلد۱): در این کتاب ماجراهای سفرهای دریایی پرتغالی‌ها و غارت‌های‌شان شرح داده شده است. 
گرگ‌ها با چشم باز می‌خوابند(جلد۲): دراین جلد ماجرای استعمار انگلیس برهند وچپاول ثروت هند توسط ملکه انگلیس شرح داده شده است. 
شکار انسان(جلد۳): برده‌داری غربی‌ها وشکار انسان‌ها ازقاره آفریقا در این جلد از کتاب به رشته تحریر درآمده است. 
صلیب خونین (جلد۴): اروپایی‌ها هرجا می‌رفتند همراه‌شان کشیش‌ها را هم می‌برند به این بهانه که می‌خواهند مسیحیت را گسترش دهند اما ... .
راهپیمایی اشک‌ها (جلد‌۵): ماجرای قتل و قارت بومیان سرخپوست قاره آمریکا در این کتاب مستند شده است. 
فاخته‌ها لانه ندارند(جلد۶): درشهر ونیز که دریانوردان معروفی داشت،هرساله حاکم با دریاازدواج می‌کرد تاصاحب دریا شود...!
سفر الماس (جلد۷): حکایت این کتاب، حکایت الماس است و سفرهای دریایی رزمناو انگلیسی برای ملکه انگلستان. 
به دنبال کادی (جلد ۸): کادی پارچه‌ای است که با گاندی آن را نماد استقلال‌طلبی در هندوستان کرد و نهایتا هند را از استعمار انگلستان درآورد. 
افطار در کلیسا (جلد ۹): مهدی میرکیایی دراین جلد ازکتاب سرگذشت استعمار،ماجرای خالی شدن خزانه پرازالماس وفیروزه و سنگ‌های قیمتی ایران را نوشته است. 
گنج‌های کلات (جلد‌۱۰): این کتاب در مورد تاریخ ایران و اشتراکش با استعمار است. ماجرای محمود افغان و شاه سلطان حسین. 
جوانه‌های آتش (جلد ۱۱): این جلد از کتاب هم در مورد تاریخ ایران و این بار دوره قاجار و اشتراکش با استعمارگران است. 
 بازی بزرگ (جلد۱۲): این جلد از کتاب هم دوباره درباره تاریخ ایران و استعمار انگلستان است و جدایی بخش‌هایی از ایران. 
ماجرا هنوز تمام نشده (جلد ۱۳): در کنار ایران معاصر،امپراتوری بزرگ دیگری هم بودبه نام عثمانی. استعمار علاوه بر ایران، تمایل نداشت عثمانی هم بزرگ باقی بماند. 
فارغ‌التحصیل زندان (جلد ۱۴): یک روزنامه‌نگار که در حال ارسال اخبار هیجان‌انگیز از آفریقاست، به دستور پادشاه بلژیک شروع به خرید زمین‌های آفریقایی‌ها می‌کند. او این زمین‌ها را به بهای اندک می‌خرد، آن هم سه برابر مساحت بلژیک. 
ملکه تهیدست (جلد ۱۵): داستان، داستان مواجهه ناوگان دریایی قدرتمند انگلستان با چینی‌هاست. 

دیگر خبرها

  • ماجرای گردن‌بند خاص شمسایی در جام ملت‌ها | عکس
  • حقیقتی که در برنامه المیرا شریفی‌مقدم فاش شد
  • برگزاری هفته هفتم اسب دوانی در یزد
  • جشنواره اسب‌ دوانی ترکمن ۱۴۰۳ + تاریخچه Turkmen Racing Horse Festival
  • جشنواره اسب‌ دوانی ترکمن ۱۴۰۳+ تاریخچه Turkmen Racing Horse Festival
  • ماجرای دعوای هند و شرکت مهندسی توسعه گاز چه بود؟
  • محمدحسن روزی‌طلب سرپرست اداره کل برنامه‌های سیاسی صداوسیما شد
  • تاریخ برده‌داری به زبان طنز
  • ماجرای دست‌بند پر سروصدای مربی لیگ برتری
  • ماجرای نسبت فامیلی علیرضا قربانی با داور «محفل» از زبان احمد ابوالقاسمی + فیلم